قضیه:

قضیه یک جمله خبری است.

یا به قولی: هر قولی که مشتمل بر اثبات یا نفی خبری باشد، و بر خلاف انشا، قابل تصدیق و تکذیب باشد، قضیه نامیده می‌شود.

 

قضیه، قولی است مرکب که در آن حکم شده باشد به صدق جزء دوم بر همان چیزی که جزء اول بر آن صدق می‌کند (صورت اوّل)، یا به تبعیت و مصاحبت جزء دوم نسبت به جزء اول (صورت دوّم)، یا به معاندت و تباین جزء دوم با جزء اول (صورت سوّم)، و یا به سلبِ (اتحاد، تابعیت و تباینِ) جزء دوم از جزء اول (صورت چهارم). 

 

 صورت اول را قضیه حملیه،

و صورت دوم را قضیه شرطیه متصله

و صورت سوم را قضیه شرطیه منفصله می‌گویند.

 

مثال صورت اول (قضیه حملیه): "انسان حیوان است" که جزء اول "محکومٌ علیه"، و جزء دوم "محکومٌ به" است، و نیز مشتمل بر جزء دیگری است که "رابطه" نام دارد. لکن دو جزء اول جزء مادی هستند و رابطه، جزء صوری است که گاهی ذکر و گاهی حذف می‌شود.

 

مثال صورت دوم (قضیه شرطیه متصله): "اگر خورشید طلوع کرده باشد روز موجود است" که به مصاحبت و تبعیت وجود روز نسبت به طلوع خورشید حکم شده است.

 

مثال صورت سوم (قضیه شرطیه منفصله): "عدد یا زوج است یا فرد" که به مباینت و تعاند جزء اوّل با جزء دوم حکم کرده‌ایم.

 

مثال صورت چهارم: "چنین نیست که انسان حیوان است" و "چنین نیست که اگر خورشید طلوع کرده باشد روز موجود است" و "چنین نیست که عدد یا زوج است یا فرد".

علاوه بر اجزای مادی (محکومٌ علیه و محکومٌ به) و صوری (رابط) که اجزای ذاتی قضیه هستند و هر قضیه‌ای خالی از آنها نیست، اجزای دیگری نیز در قضیه هست که مقتضای ذات قضیه نیست مانند ادات سلب و جهت، که در بعضی از قضایا ذکر می‌شوند و در بعضی دیگر ذکر نمی‌شوند.

 

ارکان قضیه ساده:

 

قضیه «الف ب است» از سه جز تشکیل میشود:

 

1- الف، امری است که درباره آن حکم و اظهار نظر می کنیم و «موضوع» نام دارد.

 

2- ب، مفهومی است که بیانگر حکم و اظهار نظر ما درباره الف می‌باشد و «محمول» نامیده می شود.

 

3- فعل ربطی «است» که اصطلاحاً آن را رابط می نامند و نقش آن این است که نشان می‌دهد میان موضوع و محمول رابطه ای وجود دارد و لذا آنها را از شکل دو مفهوم مستقل خارج کرده و به شکل یک حکم یا تصویر یا جمله خبری در می آورد.

 

* قضیه که فعل ربطی آن ایجابی باشد «موجبه» و قضیه ای که فعل ربطی آن سلبی باشد «قضیه سالبه» می نامند.

 

* موضوع و محمول هر قضیه را اصطلاحاً دو «حد» آن قضیه می نامند.

 

* موجبه بودن یا سالبه بودن قضیه تنها بستگی به فعل ربطی دارد و سلب و ایجاب موضوع یا محمول در آن تاثیری ندارد، لذا قضیه «دنیا بی وفاست» موجبه و قضیه «دنیا با وفا نیست» سالبه است.

 

قضیه مسوّر، کامل ترین و دقیق ترین شکل قضیه است که در همه علوم از آن استفادذه می شود از این رو در منطق نیز به این نوع قضیه توجه بیشتری می شود از آنجا که قضیه مسوّر چه کلی و جزئی می توانند موجبه یا سالبه باشند، اقسام چهارگانه زیر به عنوان انواع اصلی قضایای ساده منطقی قابل تصور است:

 

1- هر الف ب است (قضیه موجبه کلیه)؛ مانند هر انسانی ناطق است.

2- هیچ الف ب نیست (قضیه سالبه کلیه)؛ مانند هیچ راننده ای نابینا نیست.

3- بعضی الف ب است (قضیه موجبه جزئیه)؛ مانند بعضی از فیلسوفان شاعر هستند.

4- بعضی الف ب نیست (قضیه سالبه جزئیه)؛ مانند بعضی از دانشجویان کوشا نیستند.

 

استدلال:

از یک یا چند قضیه ، قضیه جدیدی را استنتاج کردن

 

* استدلال یا مباشر است یا غیر مباشر

 

استدلال مباشر:

از یک قضیه ، قضیه جدیدی رو استنتاج کردن

 

استدلال غیر مباشر:

از چند قضیه ، قضیه جدیدی را استنتاج کردن


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

نیلو موزیک دانلود سریال دل با کیفیت عالی نوشته هاي من گروه نرم افزاری سافت دکور مرجع انتشار رپورتاژ‌ آگهی تکنولوژی / اخبار تکنولوژی / دوربین مدار بسته / دوربین هایک ویژن پارسی چت ، چت پارسی ،وبسایت پارسی چت نقطه کور آموزش نرم افزار مهندسی و جذاب Revit زندگی نامه شاعران و نویسندگان